بطور کلی با متریال هایی شناخته شده حاوی سالها قدمت و اصالت که هیچگونه ترفندی برای پنهان کردن جنس و عیار زمان را نیز به خود نمیپسندد و این سبک از آثار اصیل که از آن در طراحی نقوش فرش ایرانی نیز بهره گرفته شده است کماکان با رفتارهای مدرنیته و امروزی و سیاستهای وابسته به نسل امروز جایگاه خود را به کارهای مدرن و بی معنایی داده است که فقط زمان و تجارب اصیل و مبانی و عناصری که هزارا هزار بار بزرگتر و وسیعتر از مبانی و عناصر موجود در اجرای نقاشی و علوم وابسته باه ان بوده است را از بطن یک اثر هنری حذف میکند و همانطور که توضیح داده شد برخی از کارهای به اصطلاح مدرن نیز مرتبط به سالهای حداقل 1880 هستند که هنوز از آنها به عنوان سبکهای مدرن و جدید یاد میکنیم تا فقط به این بهانه خود را بروز یا تحصیلکرده معرفی کنیم و اینگونه خود و تلاش و سرمایه های گذشتگان را با تمامی اصول و اصل و صداقتی که داشته است حذف میکنیم در حالیکه مبانی و عناصر موجود در تذهیب بقدری گسترده و وسیع و دقیق است که مباحث مربوط به کنتراست ها ، فضاسازی ها ، ریتم و دیگر عناصر در نقاشی به هیچ وجه قابل مقایسه با مبانی تذهیب نیستند و مباحث تکرار و تنوع و هماهنگی ها در ترکیب بندیهای جزئی و کلی در نقاشی کوتاه تر و ناقص تر از مبانی تذهیب بوده است و استفاده از آن در دیگر علوم و سبکهایی مانند نقاشیخط قدرت و تاثیر بیشتری را در بر خواهد داشت .
حذف تذهیب یا مبانی و عناصر بسیار دقیق و حساب شده آن همانگونه که در مقالات گذشته ( دشمنی با هنر اصیل ) در رابطه با آن بحث شد صدمات جبران ناپذریری به اقتصاد صنایع دستی و آثارهنری اصیل کشورمان زده است – و این موضوع نه تنها شناخت و دیدگاه و روند معرفی آثار هنری اصیل و پر زحمت و پر دانش را در کشور ایران ناپدید و کمرنگ کرد بلکه دیدگاه جهانیان را هم نسبت به خرید آثار نفیس و ارزشمند هنری تغییر داد بگونه ای که فرش ایرانی که تمامی طراحی آن از قواعد – خط زمینه – گل ها و نقوش و نگارگری های تذهیب بود و آموزش و اجرای آن لازمه زمانی بسیار زیاد بود را از بازارهای مهم هنری جهان حذف کردند و درنتیجه قیمت فرش ایرانی در جهان کاهش یافت .
مینیاتور و نگارگری نیز سبکی بسیار زیبا و ارزنده دیگری است که سیر تاریخی مینیاتور ایرانی نیز به گذشتههای دور پیش از ظهور اسلام میرسد اما رونق بهتر آن زمانیست که ایرانیان توانستند در قرن سوم هجری قمری به دربار عباسیان وارد شوند و اینچنین نقاشی ایران پس از یک دوره رکود , رونق دوباره پیدا کرد و این سبک آثار رشد کرد که اکنون به ابداعاتی جدید و زیبا و بی بدیل به دست اسطوره تاریخ نقاشی و نقوش مینیاتور در کشورمان استاد فرشچیان به کمال رسید _ این بکمال رسیدن و خلق چنین آثاری متفاوت با مینیاتور های قدیمی تر چرا نباید مدرنیته قلمداد شود و بجای آن خطوطی کج و وش باید بدون هیچگونه تامل و یا حتی تمرینی بر روی یک بوم یا صفحه رسم شود و با وجود اینکه این نوع سبک های درهم و برهم نیز متعلق به دهه های قبل بوده اند مدرنیته محسوب گردد فقط به این دلیل که خود را برای لحظه ای هم که شده مدرن یه همان بروز یا متمدن معرفی کنیم یا بدلیل کم شدن جنس و عیار زمان در آثار سود بیشتری داشته باشیم ؟! شما در حال حاضر به هیچ وجه نمیتوانید حتی یک اثر از تذهیب یا نگارگری و یا مینیاتور در بازار ها و حراج های هنری ایران و جهان پیدا کنید و این ضربه بسیار بزرگ که حتی تاریخ هزار ساله هنری ایران را تغییر داد صرفا سلیقه چند گالری یا کارشناس هنری در کشور ایران بود و متاسفانه هنوز هم هیچکس به آن توجهی ندارد و همواره انگشت انتقاد ها فقط به سمت سازمانها و نهاد هایی گرفته میشود که در هیچ یک از این بازار های هنری که میلیونها دلار روزانه در آمد دارند و سمت و سوی آثار هنری را تعیین میکنند نداشته و ندارند .
آیا چنین انتخاب و رفتارهایی که تمام زمان یا همان سرمایه ای زنده را به خاک سپردن , صرفا برای به روز معرفی کردن خودمان عقب افتادگی نیست ؟!
اینگونه انتخاب ها را نیز متاسفانه در مراودات اجتماعی در جهان امروز شاهد هستیم حتی به جای خواندن کتابهایی ناب که حاوی مطالبی بسیار عمیق هستند , جمله ای کوچک بر زیر یک عکس در شبکه ای اجتماعی را ترجیح میدهیم و آن را رواج میدهیم و باز زمان را نادیده و کم اهمیت جلوه میدهیم , تنها به این دلیل که این یک رفتار امروزی یا جدید است , سالها اصل و ریشه و سنت و آیین زندگی را فراموش میکنیم و اینچنین دنیای خود و حتی فرزندانمان را نیز بسمت بی ریشه بودن و بی اصل و تهی بودن سوق می دهیم و این انتخاب بجای مدرن بودن فقط عقب افتادگی است.
تاریخ : 1397/04/30
نویسنده : مهرداد مقدم
کپی برداری با ذکر منبع بلا مانع است